آخرین مطالب منتشر شده در نیلوبلاگ
این شهر ، جز یادِ تو چیز دیگری هم دارد ...؟! محسن قشنگم!🌹 وقتی از خیابونی ک تو توش قدم گذاشتی رد میشم هر روز و هر روز، هرباره و هرباره امکان نداره یاد تو نیفتاده باشم...💍خاطرات خوب و بدمون...شیرینی لبخندت!🍬🍭 همه چیز و همه چیز...تا ابد توی قلبم میمونی...💙اینو بدون ک جز تو هیشکی توی قلب من جا نداره...
به من بر مي خوردوقتي به جاي شكستنِ بغضت در آغوشمسعي ميكني با تمامِ توان قورتش بدهيخودت هم خوب مي دانيكه حالِ بدت را چه زود مي فهمماگر نميتواني چيزي بگويي حرفي نيستاگر نمي توانم شنونده ي خوبي برايِ حالِ بدت باشمولي بغض هايت را نخورهرچه در قلبِ شكسته ات سنگيني ميكندرويِ شانه هايِ بي قرارم بگذارقول م...
گفت رفتن چه جوریه ؟! درد داره ؟! گفتم بستگی داره از کجا بخوای بری کجا ... از پیش ِ کی بخوای بری پیش ِ کی ؟! بستگی داره دلت بخواد اصلا بری یا مجبور باشی بری ! ولی کلا کنده شدن از هرچیزی یه مدت سِرِت میکنه یعنی خودت حالتو نمیفهمی میدونی مثل ِ مردن میمونه یعنی حس میکنی مردی یک...
گاهگاهی که دلم میگیرد پیش خود میگویم آنکه جانم را سوخت یاد می آرد ازین بنده هنوز......
بعد این همه وقت دلم خواست یه یادی رو این خراب شده ی قدیمی بنویسم همین ... : )...
شادی کوچکی میخواهم آنقدر کوچک که هیچکس نخواهد آن را از من بگیرد! ناظم حکمت...
شاید کاید به دام، مرغ پریده ز چنگ گرم نگردد دگر، عاشق وا سوخته آمد و آورد باز، از سر کویش کلیم بال و پر ریخته ، جان و دل سوخته کلیم کاشانی...
این چه داغی است که از عشق تو بر جان من استوین چه دردی است که سرمایه درمان من استزلف و رخسار تو کفر آمد و ایمان، با همآن چه کفری است که سرمایه ایمان من است؟سلمان ساوجی ...